۱۳۹۳ مرداد ۲۵, شنبه

گوشه هایی از روابط مصدق ، جبهه ملی و حزب توده!



مصدقیون دفاع از اعضای حزب منحله  توده را به اتهام ترور شاه بعهده میگیرند






در جریان کودتای ۳۰ تیر










قدرت گیری و قدرت نمایی حزب توده در دوران حکومت مصدق 

«رفتار جبهۀ ملّی باعث شد تا حزب توده نیز محیط مساعدی به دست آورده و تشکیلات خود را نیرومند کند، عده روزنامه‎ها و مجلات توده‎ای چندین برابر از دورۀ فعالیّت قانونی حزب زیادتر شد... بعدها معلوم شد که قریب سه ربع اعضاء سازمان 700 نفری افسران حزب توده در ارتش در همین دوره بی بند و باری دکتر مصدق به صفوف حزب توده جلب شدند.سیر کمونیزم در ایران، ص541


شاه نیز در این باره گفته است: نفوذ حزب کمونیست حزب توده در ارتش ایران از شهریور 1320 که قوای بیگانه وارد مملکت ما شد تا سال 1331 به یکصد و ده نفر منحصر بود اما....  از سال 1331تا 1332 این تعداد به 640 نفر رسید.» اطلاعات شماره 4787 ،27 مردادسال 54

در سراسر دوران دکتر مصدق حزب توده از یک سازمان سیاسی اداری جهت‏گیری کمونیستی به یک حزب کمونیست واقعی تبدیل شد، برنامه جدید حزب که به وسیله کمیته مرکزی تشکیل شده بود در سال 52 (پائیز 1331) بین اعضای آن تقسیم شد این برنامه مبنی بر رها کردن کلیه بهانه‎های تظاهر به وفادارای به اصول  دموکراتیک و قانون اساسی بود. تاریخ جنبش کمونیستی در ایران،  ص 295، رک :گذشته چراغ راه آینده، ص592


در واقع برخی از اعضاء کادر رهبری جبهۀ ملّی که از افراد باقی مانده حزب زحمت‎کشان بودند (خلیل ملکی) با نفوذ حزب توده در جبهۀ ملّی شدیداً مخالفت می‎کرد. این گروه اگر چه به لحاظ تعداد اعضاء ضعیف بود، اما در جلوگیری از اتحّاد ملّی با حزب توده نقش مهمی را ایفا کرد. ذبیح، تاریخ جنبش کمونیستی در ایران ص313.


 دیوان کشور حکم محکومیت سران حزب توده را که در دادرسی ارتش به اتهام جاسوسی محکوم شده بودند نقض کرد. احکام دکتر جودت، راد منش، کیانوری، احمد قاسمی، احسان طبری نقض شد و پرونده دکتر کشاورز نیز که مستقل از آنها بود به کار افتاد، آنها نیز پس از این  مطلب درخواست بازگشت به دانشگاه و گرفتن کرسی‎های استادی خود را کردند. خواندنیها، س 13، ش 58، ص 2 از «سیاست ما».

«در بحران نهایی، حزب توده به دلایل کاملا عملی بصورت پشتوانه حکومت در آمد.» تاریخ جنبش کمونیستی در ایران، ص 314


سپهر ذبیح:
«پرواضح است که قدرت حزب توده در دوران حکومت دکتر مصدق به اوج خود رسید، در حالی که این حزب هنوز غیر قانونی به شمار می‎رفت.»  ایران در دوران دکتر مصدق، ص207




حزب توده و رفراندوم غیرقانونی مصدق

شاهرخ مسکوب: من پنج شش روزی کرمان بودم. رفراندوم همان موقع شد. از جمله وظایف من تجهیز حزب بود برای رای گیری و تبلیغ برای حزب و رای دادن به مصدق، ودر ضمن البته هرنفر چندین و چندبار رای دادن.

گفتگو با شاهرخ مسکوب، با کلک اندیشه شماره ۱۴


 آیت‎الله کاشانی:
«دکتر مصدق مجبور شد برای انجام رفراندوم از کمونیست‎ها کمک بگیرد و همین امر موجب سقوط دولت او شد.»
مجموعه پیام‎ها ... آیت الله کاشانی، ج 4، ص 11.



در رفراندم دکتر مصدق (برای انحلال مجلس) نکته‌ای که بیش از همه جلب توجه می‌کند پشتیبانی شدید و بلا‌قید و شرط توده‎ای‌ها در نقشه دولت است. اگر این حمایت علنی کمونیست‌ها از دکتر مصدق در اجرای رفراندم نبود موفقیت دکتر مصدق در جلب اکثریت آراء موافق در رفراندم قابل تردید بود. تحریف تاریخ « نقدی بر کتاب گذشته چراغ راه آینده»، ص97


موفقیت دکتر مصدق در رفراندم دوشنبه گذشته مدیون کمک و فعالیت کمونیست‌هاست. تحریف تاریخ « نقدی بر کتاب گذشته چراغ راه آینده»، ص97


ذبیح:
بر طبق مؤثق‏ترین اطلاعات موجود 50000 نفر از اعضاء و هواداران حزب مخفی و سازما‌ن‌های پوششی در این تظاهرات شرکت کردند، این سازمان‌ها که جدائی بیشتر نخست وزیر از رژیم را پیش‌بینی می‌کردند در رفراندم مربوط به انحلال مجلس هفدهم در اوایل اوت 1953 (مرداد 1332) شرکت کردند.   تاریخ جنبش کمونیستی در ایران، ص 314

خبرنگار روزنامهء معتبر Le Monde (چاپ پاريس) از تهران دربارهء چگونگی انجام رفراندوم برای انحلال مجلس با تيترِ «اخذ آرای موافق و مخالفِ انحلال مجلس، در ۲ مرکز مختلف، انجام شد!» گزارش داد:
 به نظر می رسد که يک توافق ضمنی بين حزب توده و جبههء ملی برقرار شده است، به اين شکل که طرفداران جبههء ملی در ميدان سپه و طرفداران حزب توده در ايستگاه (راه آهن) آراء خود را به صندوق بريزند. تمام سفارتخانه ها بسته اند و حدود سه هزار نيروی نظامی از ۴ نقطهء محل اخذ رأی و نقاط استراتژيک تهران محافظت می کنند ... گروه های وابسته به حزب توده خيلی عظيم تر هستند و طول صف های آنان به چند صد متر بالغ می شود. شعارها و پلاکاردهای جبههء ملی حاکی از اعلام حمايت از دکتر مصدّق و درخواست انحلال مجلس است، در حاليکه شعارهای حزب توده - اساساً - عليه مجلس است و درخواست تشکيل مجلس مؤسّسان برای تغيير رژيم فعلی است. نحوهء اخذ رأی، مخفی نيست زيرا نه فقط يک محل ِ جداگانه برای کسانی که می خواهند رأی منفی بدهند در نظر گرفته شده بلکه هر يک از شرکت کنندگان در اين رفراندوم بايد ورقه ای را پُر کنند که اسم و آدرس خود را روی آن بنويسند. 
محلّی که برای اخذ رأی طرفداران مجلس در نظر گرفته شده، مقابل مجلس است و روی يک پلاکاردِ بزرگ اين جمله بچشم می خورَد.
- «کسانی که اينجا رأی می دهند، طرفدار انحلال مجلس هستند»
تا ساعت۹ به وقت محلّی، فقط سه نفر برای اعلام رأی «نــــه» در اين صندوق حضور يافتند و از اين سه نفر، تعداد زيادی عکس گرفته شد و از آنها فيلمبرداری شد و مورد اهانت و آزار قرار گرفتند.


ماتيسون (Mattison) (کاردار سفارت آمريکا در ايران) چند روز پس از انجام رفراندوم گزارش داد:
در حالی که به روشنی به نظر می رسد مصدّق به سوی حکومت خودکامهء فردی روی آورده، همزمان با آن، با ضعف های داخلی متعدّدی روبرو گرديده که می تواند کارِ وی را بطور فزاينده ای دشوارتر سازد. ادامهء توسّل مصدّق به بسيج مردمِ کوچه و بازار که به رفراندوم انجاميد تدبير خطرناکی است که ممکن است به طرفِ خودِ وی کمانه کند. مصدّق در حاليکه رياست رژيمی خودکامه را در دست دارد، فاقد هر نوع سازمان توانمند و مقتدر جدا از نيروهای مسلّح می باشد. نخست وزير ممکن است بخواهد از تشکيلات سازمان يافتهء حزب توده برای جبران نسبی اين کمبود استفاده کند. روشن است که مصدّق می خواهد با انجام مانور محتاطانه ای، از پشتيبانی حزب توده استفاده نمايد، يک نمونهء کوچک، حاکی از آن است که مصدّق بطور پنهانی اجازه داده تا حداقّل چهل گذرنامه برای اعضاء حزب توده جهت شرکت در کنگرهء جوانان در شهر بُخارست، صادر گردد ...» (۱۲ اوت ۱۹۵۳= ۲۱ مرداد ۳۲، تلگراف ۷۸۸.۰۰/۸-۱۲۵۳)


پس از کشف سازمان نظامی حزب توده


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر