«نطق مصدق در مجلس چهاردهم»
بنده مأمورين خوب از انگلستان ديده‌ام.
من مأمورين بسيار شريف و وطن‌دوست از انگلستان ديده‌ام. من مذاكراتي در شيراز و در تهران با اينها دارم.
من مأمورين بسيار شريف و وطن‌دوست از انگلستان ديده‌ام. من مذاكراتي در شيراز و در تهران با اينها دارم.
يك روز ماژور هوور قنسول انگليس آمد و به من گفت:
"ما حكم داده‌ايم تنگستاني‌ها را تنبيه بكنند."
"ما حكم داده‌ايم تنگستاني‌ها را تنبيه بكنند."
گفتم: "شما پليس جنوب را مأمور تنبيه تنگستان بكنيد بر منفوريت آنها افزوده مي‌شود.
تنگستاني‌ها اگر شرارت مي‌كنند من تصديق مي‌كنم اگر بعضي از آنها راهزني دارند من تصديق دارم. اگر آنها را پليس جنوب تنبيه كند آنها جزء شهداء و وطن‌پرست‌ها مي‌شوند و من راضي نيستم. ولي اگر من كه والي هستم آنها را تنبيه كنم به وظيفه خود عمل كرده‌‌ام و كار صحيحي كرده‌‌ام."
گفت: "توضيحات شما مرا قانع كرد شما كار خودتان را بكنيد من از شما تشكر مي‌كنم. بعد از چند روز من تنگستان را امن كردم و ماژور هوور آمد از من تشكر كرد..."
حسین کی‌استوان - سياست موازنه منفي در مجلس چهاردهم، ج 1، ص 23
چرا مصدق باید نگران تشدید تنفر مردم از انگلیس اشغالگر و پلیس جنوبش باشد؟
نخست ببینیم این تنگستانی های شرور و راهزن که مصدق ازشهید خواندن شان ناراضی است، به نقل از خود ایشان چه کسانی هستند.
شیخ حسین چاه کوتاهی و پسرش از یاران رئیسعلی دلواری رهبر مبارزات ضد انگلیس اشغالگر جنوب بودند که پس از کشته شدن رئیسعلی ، تا سالها به مبارزه ادامه دادند تا اینکه چندی قبل از والیگری مصدق در فارس ناجوانمردانه توسط عمال انگلیس کشته شدند. آخرین جمله رئیسعلی دلواری ثانیه هایی پیش از مرگ خطاب به شیخ حسین چاه کوتاهی بود. مصدق چنین مردانی را برای خوشایند یک اشغالگر انگلیسی، شرور و راهزن می خواند.
حال ببینیم چرا مردم از پلیس جنوب که ساخته انگلیس اشغاگر بود متنفر بودند و اسناد در مورد آنچه انگلیسیان راهزنان می خواندند و مصدق آنرا تکرار میکرد چه می گویند:
راهزن خواندن مردم برای توجیه قتل و غارت
----------------------------
----------------------------
سوال مهم این است که:
چرا مصدق باید نگران تشدید تنفر مردم از انگلیس اشغالگر و پلیس جنوبش با این اوصاف و تفاصیل باشد؟
م. ر. رضا
ش.جلیل
م. ر. رضا
ش.جلیل
